|
هرکس منتظر است... 
| ||
اول سلام برتو...که سالهاست نگاه محبت آمیزت بر سرزمین آغشته به خونمان خیره است... سلام برتو که همه می گویند.... "خرمشهر را او آزاد کرد".... بعد از تو سلام بر جد بزرگوار ما سادات ؛ امین اهل دل.... و بعد از آن سلام بر امیرِ امیر ها... وسرور عاشقان عدل.... بعد از آن سلام بر بانوی کوچه ها... مادرم زهرا... و حال سلام بر تو ....ای پیدای پنهان.... ای مولای جانان.... ای آقای تنها... مقدمه نمی چینم... راست میروم اول خط... 35 سال است نفس می کشیم... بی دغدغه.... بی هراس... بی مالیات جان.... 35 سال است ایستاده ایم با تحریم و تهدید.... با جنگ و خون.... 35 سال است امروز در صحنه ایم.... آری محبوب خدا... از آن روز که سلاله پاکت خروش فریدونی کرد به پا خواستیم.... حال با نگاه مصمم خود به شما می گویم... خمینی کبیر.. سید علی .... ما امروز می آییم به عشق عهدی که بستیم...می آییم
امروز می آییم از هر قشر و سطح و مذهبی.... می آییم تا بگوییم ایران و ایرانی پابرجاست..... و نشان آن جمهموری اسلامی ماست....
امروز می آییم و شعار می دهیم هر کدام به سبک خودمان..... هرچه که در دل داریم...
امروز می آییم ... دست به دست هم میدهیم .... و حصار می شویم برای وطنمان....
آقا جان... سید بزرگوار.... امروز می آییم وچنان خروش میکنیم که خواب از چشمان دشمنانمان بگریزد..
و امروز می آییم .... تا جنایتکاران بدانند .... ما همه مصطفی هستیم...... |
درباره وبلاگ  من یک دخترم، از نوع چادریش! در خیابان که راه می روم نه نگران پاک شدن خط خطی های صورتم هستم و نه نگران مورد قبول واقع نشدن!!!! تنها دغدغه ام عقب نرفتن چادرم است و بس! من ساده ام مثل چادرم تنها همین...
امکانات وب  بازدید امروز: 3 بازدید دیروز: 12 کل بازدیدها: 108927 | |
| [ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.Net ] | ||
